محل تبلیغات شما



سلام سلام

امروز ساعت ۷ بیدار شدم گفتم یکم دیگه هم بخوابم خوابیدم تا ساعت ۰۸:۴۰. بعد که بیدار شدم رفتم جهاد دانشگاهی برای ثبت نام از ساعت ۰۹:۱۵ طول کشید تا ساعت ۰۳:۰۰ یا ۰۳:۳۰ ظهر.

آخرشم باید فردا برم پلیس +۱۰ برای گرفتن معافیت. برای گواهی سلامت جسمی و روانی هم باید برم خودِ دانشگاه دوباره. شنبه هم باید برم مدرسه برای فرم ۶۰۲. چون اونی که مدرسه بهم داده عکس نداشت.

ساعت ۵ هم با رفیقم رفتم خرید لباس. از بهترین خرید های عمرم بود. تا ساعت ۰۹:۳۰ هم که رسیدیم خونه.

تو مسیر خونه گفتیم یه باشگاهی هم بریم ببینیم چطوره که زیاد جالب نبود. فردا شب دوباره میریم یکی دیگه ببینیم چطوریه.

الانم میخوام برم یه دوش بگیرم که خیسم از عرق.

ببخشید طولانی شد بای.


ی سری اتفاقات افتاد که تصمیم گرفتم برم مهندسی کامپیوتر بخونم. رفتم سایت سنجش، انتخاب رشته بر اساس معدل و تمام دانشگاه های اهواز که مهندسی کامپیوتر داشتن زدم. و جهاد دانشگاهی در اومدم.

البته اولش (موقع انتخاب رشته) مردد بودم بعد با خودم گفتم میرم اگه خوشم اومد ادامه میدم اگر هم نه که بیخیالش میشم. بعد از چند روز از انتخاب رشته شروع کردم به خوندن کتاب آموزش برنامه نویسی جاوا که بعد چند روز شیفته این علم شدم و همینطور عاشق ریاضی. و اینکه منم هنوز دانشگاه نرفته تصمیم گرفتم این رشته رو ادامه بدم.

دوستان حتما دنبال علاقتون برید و خودتون رو گول نزنید که من عاشق فلان رشتم. من خودم این اشتباهو داشتم و خب نتیجش این شد که از یه دانشگاه خوبتر محروم شدم. میتونستم چمران اهواز در بیام ولی به خاطر این توهم که علاقه من داروسازیه خودم رو محروم کردم از کنکور ریاضی.

البته سعی میکنم کارشناسی ارشد یه دانشگاه بهتر در بیام.


دیشب یه خواب خیلی باحالی دیدم که قبلا هم تو این سبک خواب دیدم.

خواب دیدم که بچه شدم با تجربیاتِ الانم. میخواستم بزنم تو کار بیت کوین چون میدونستم قراره گرون بشه. ی کلی کار باحال میخواستم بکنم که مامانم اومد بیدارم کرد خوابمونو خراب کرد.

خلاصه که شما هم از این خوابا ببینید.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

towercoir ماورا و داستان